به گزارش شهرآرانیوز، روانشناسی کودک، شناخت خصوصیات و نیازهای کودکان، مدیریت و ارضای خواستههای جسمی و عاطفی آنها و بررسی و پیشگیری از بروز مشکلات روانی در کودک یکی از پیچیدهترین چالشهای پیش روی والدین میباشد.
برای کودکی ۲ ساله زندگی همانند یک ترن هوایی احساسی است. چالش وی در این مدت نیز تلاش برای درک بهتر عواطف و تجربیات شخصی خواهد بود. وی نیازمند آزمایش و تجزیه و تحلیل دائمی محیط اطرافش است تا بتواند از این مسیر واکنشهای احتمالی دیگران را تفسیر کند. برای مثال فرزند ۲ ساله شما با خود میگوید: اگر از پوشیدن کفش هایم خودداری کنم، چه اتفاقی رخ میدهد؟
با توجه به نکات فوق طبیعی است که کودک ۲ ساله به منظور درک احساسات خود و برقراری ارتباط از مسیر گفتار با اعضای خانواده یا اطرافیان دچار مشکل شود. وی همچنین در ادامه درمییابد که قرار نیست به هرآنچه دوست دارد دسترسی داشته باشد و ممکن است دچار تغییرات رفتاری ناگهانی شود. این دسته از مسائل گاها منجر به خستگی ذهنی والدین شده و آنها را وادار به واکنشهای رفتاری نامناسب میکند.
سعی کنید مبارزات قدرت را به حداقل میزان ممکن برسانید. در بسیاری از موارد نبردی بی فایده و غیر معقول میان والدین و کودکان به منظور قدرت نمایی و تثبیت خواسته یکی از طرفین شکل میگیرد. این در حالی است که نه تنها رویکرد مذکور برای هر دو طرف به شدت مخرب خواهد بود، بلکه میتواند منجر به تخریب رابطه والدین- فرزندی نیز بشود.
برای جلوگیری از وقوع چنین وقایع ناخوشایندی، انتظارات خود را به طور کاملا واضح بیان کنید و از داد و فریاد بپرهیزید. والدین در عین حال باید گزینههای ساده و قابل دست یابی را به فرزندان خود ارائه دهند و توقعات غیر واقعی از تواناییهای آنها نداشته باشند. به کودک خود انگیزه همکاری بدهید و به یاد داشته باشید که دائما در معرض آزمون و خطا از جانب وی هستید.
به جای تنبیه کودک که اغلب هیچ نتیجه مطلوبی به دنبال نخواهد داشت، به او کمک کنید تا نحوه تسلط بر احساسات خود را فرا بگیرد. حدودا از ۲/۵ سالگی به بعد کودک میتواند عواطف منحصر به فرد مانند حس همدلی را در ناخودآکاه خود توسعه داده و مفهوم آن را درک کند.
مجددا لازم است تا بی قراریهای مقطعی و بد خلقیهای ناگهانی فرزندان نوپا با دقت فراوانی مدیریت شوند. در مورد کودکان ۲ ساله نیز همانند سایر ردههای سنی عمل میشود. عصبانیت و خشم بدون مقدمه کودک را نادیده بگیرید و تسلیم نشوید، اما تا زمانی که این وضعیت به کلی متوقف شود در کنار وی حضور داشته باشید و او را حمایت کنید. سپس فرزندتان را به سمت رفتار مثبت سوق دهید و به خاطر داشته باشید که مجاز به استفاده از روشهای تنبیهی منزوی کننده یا تحقیر کلامی نیستید.
عصبانیت و خشم در خصوص کودکان نوپا به هیچ عنوان پذیرفته نیست. در واقع والدین باید بدانند که آگاهی از محدودیتهای شخصی یکی از اجزای مهم منضبط سازی کودکی ۲ ساله خواهد بود. اگر به واسطه مشاهده رفتار و یا گفتار اشتباه کودک دچار خشم شدهاید، سریعا محیط را ترک کرده و چندین نفس عمیق بکشید.
جلوی عطش کودک برای اکتشاف محیط اطراف خود را نگیرید. شاید تصور کنید که کثیف کردن لباسها به دنبال بازی در فضای آزاد، به هم ریختن اتاق و یا نقاشی کشیدن روی سطوح مختلف خانه مستلزم تنبیه جدی و شدید هستند، اما بهتر است در چنین مواقعی به استراتژیهای موثر مانند «تفکر مشابه» روی آورید. بر اساس این تکنیک والدین خود را به جای کودک قرار میدهند و سعی میکنند که همانند وی فکر کنند. همین رویکرد به ظاهر ساده و معمولی میتواند نتایج شگفت انگیزی به همراه داشته باشد.
استفاده عجولانه و بدون دلایل کافی از تکنیک گوشهنشانی در این رده سنی به نفع فرزندان و همینطور والدین نخواهد بود. در واقع با ورود به ۲ سالگی مهارتهای شناختی، ذهنی و حسی کودکان به مرور زمان تکامل مییابند. از این رو نمیتوان انتظار داشت که اجرای تکنیک گوشه نشانی به دنبال هر اشتباه سادهای نتایج مطلوبی را به معرض نمایش بگذارد. والدین باید در این امر صبر و حوصله فراوانی به خرج دهند و با خرد کافی وارد عمل شوند.
عدم تعادل میان سختگیری و همدلی از جانب والدین در این بازه زمانی، عواقب بیشماری خواهد داشت. توجه داشته باشید که سنگینی کفه ترازو به سمت هر یک از طرفین نام برده، استراتژیهای تربیتی منتخب شما را بی اثر خواهد کرد. به عنوان نمونه اگر مقابل بدخلقیهای مقطعی فرزندتان بردباری و همدلی پیش گرفتهاید، در خصوص اجرای قواعد و قوانین از پیش تعیین شده فضای خانه و خانواده محکم و ثابت قدم باشید. ضمن حفظ خونسردی خود، در راستای رسیدگی به مشکل رفتاری و یا کلامی کودک نیز با جدیت رفتار کنید. به بیان دیگر فرزند نوپای شما باید بداند که در عین مهربانی، از مقررات شخصی خود صرف نظر نخواهید کرد.
منبع: کتاب کلیدهای رفتار با کودک دوساله، مگ زویبک، مترجم، سارا رئیسی طوسی